اگر از تماشای سکسهای یک، دو، سهای فیلمهای هالیوود دل زدهاید؛ اگر از دیدن اینکه زن و مرد داستان با یک "سلام، چطوری" _ یا حتی بدون آن_ به هم میپیچند و ترتیب همدیگر را توی ماشین و آسانسور و پارکینگ میدهند، حوصلهتان سررفته؛ اگر از تکرار حریصانه این عادت زشت سینما که قصه را به پای هیجان سر میبرد خسته شدهاید؛ به دنبال تعلیق، تامل و انتظارید؛ عشق جاافتاده میخواهید؛ به اصالت اهمیت میدهید؛ از دیدن تقابلِ وجدان و هورمون لذت میبرید؛ فیلم "در حال و هوای عشق" را تماشا کنید!
اگر هنوز خودتان را جز آن دسته معدودی میدانید که ملاک و معیارشان برای زیبایی، ظرافت_ و نه برجستگی_ ست، "در حال و هوای عشق" را تماشا کنید.
به انحناهای هنرمندانه بدن "خانوم چان" توجه کنید؛ به دستهای باریک و گردن کشیدهاش؛ به لباسهای یقهبستهی چشمنوازش؛ به دمپاییهای عروسکی نازکش؛ ببینید وقتی این زیبای شرقی خرامان خرامان از آن کوچه تنگ برای خرید ماکارونی میرود و برمیگردد، چگونه عاشقش میشوید.
اگر همه اینها برای تماشای فیلم قانعتان نکرد، موسیقی جادویی فیلم را بشنوید.
